فکر میکنید آدم معتمدی هستید؟ به نظرتون بهترین دوستتون میتونه پیش شما حرفی رو بزنه که تا مدتها از همه پنهان کرده؟ میتونین سکوت کنید و دیگران رو قضاوت نکنید؟ میتونین به وجود و حضور افکار مختلف احترام بگذارید و مدام تصور نکنید که دیگری موجود خطرناکیه؟
بگذارید درباره آدمهایی با شما حرف بزنم که درست در نزدیکی شما زندگی میکنند. ممکنه برادر، خواهر، بهترین دوست یا یکی از بستگانتون باشند ولی به هزار علت نتونسته باشند خود واقعیشون رو بروز بدن. شاید چون بارها و بارها مستقیمن یا به صورت غیر مستقیم مورد تحقیر، تمسخر و حتی خشونت قرار گرفتند و حالا ترجیح دادند زندگی پنهانی برای خودشون بسازند. بسیاری از این افراد به زور و با اصرار خانواده تن به ازدواج میدن اما از روز اول تا لحظه مرگ از هیچ چیز راضی نیستند چون اون زندگی رو دوست ندارند و به جای حمایت وادارشون کردند (وادارشون کردیم) تا برای ما نقش بازی کنند.
اقلیتهای جنسی در تمام جوامع وجود دارند. چه شما دوست داشته باشید و چه بدتون بیاد، نمیتونین جلوی این واقعیت رو بگیرید. صدها و بلکه هزاران سال قبل از ما این گرایشهای جنسی وجود داشته و در دورههایی کمابیش مورد پذیرش قرار گرفته بود اما در بیشتر دورهها هم سعی کردند این قشر رو به شیوههای مختلف سرکوب کنند. شکنجه، اعدام، تبعید، تحقیر، زندان و صدها گزینه دیگه بر افرادی تحمیل میشد که هیچ حق انتخابی نداشتند. حتی تا پیش از جنگ جهانی دوم پژوهشهای ضد و نقیض زیادی در این باره شد و بسیاری از دانشمندان معتقد بودند همجنسگرایی نوعی بیماریه. بعدها در دهههای پنجاه، شصت، هفتاد و حتی امروزه انواع آزمایشهای پزشکی، روانپزشکی و روانشناسانه انجام گرفت تا اینکه به نتیجه قطعی رسیدند. آزمایشهایی که با دقت زیادی انجام گرفت و زندگی هزاران همجنسگرا بررسی شد. این آزمایشها ثابت میکنند چنین افرادی از نظر ژنتیکی متفاوت هستند یعنی بدون اینکه خودشون بخوان به همجنسهای خودشون گرایش دارند و حتی از دوران کودکی به شکلهای مختلف این تمایلات رو بروز میدن. پس مسئله حق انتخاب و سرکوب تمایل یا هوس گذرا نیست. قصد ندارم بحث رو به صورت علمی دنبال کنم که اینجا هم جاش نیست و خودتون به راحتی میتونین با جستجویی ساده در اینترنت یا انبوه کتابهایی که در این زمینه نوشته شده به منابع دست اول برسید و مطالعه کنید.
امروز پنجاهمین سالگرد افتخار به دگرباشی نامگذاری شده تا مردم رو نسبت به این اقلیت آگاه کنند و در برابر تبعیض و خصوصن خشونت موضع بگیرند. تا به حال به این موضوع فکر کردید؟ تا امروز خودتون رو جای این افراد گذاشتید؟ میتونین درکشون کنید؟ اگر روزی بچه خودتون درباره گرایش جنسی خودش به شما بگه چه واکنشی نشون میدین؟
این مسئله از جنبههای مختلف اهمیت داره و جالبه بدونید که بسیاری از هنرمندان بزرگ در طول تاریخ چنین گرایشی داشتند. در ایران از سعدی و احتمالن حافظ تا صادق هدایت و بهمن محصص تمایلات همجنس خواهانه داشتند و اصلن یکی از دلایل افسردگی هدایت همین تمایلات بود چون در زمانهای زندگی میکرد که مردم نسبت به موارد اینچنینی ناآگاه بودند و خرافات هم که از در و دیوار میبارید. خوشبختانه امروزه به لطف اینترنت سطح آگاهی مردم تا اندازهای بالا اومده و حداقل دسترسی به منابع علمی آسون شده. حالا اگه عدهای نمیخوان این واقعیت رو ببینند و مدام در حال نادیده گرفتن هستند انتخاب خودشونه، اما این از حقیقت جاری چیزی کم نمیکنه!
یادم میآد چند سال قبل وقتی نژاد به آمریکا سفر کرد نظرش رو درباره آزادی همجنسگرایان ایرانی پرسیدند. پاسخی که داد خندهدار بود. جواب داد چنین افرادی در ایران وجود ندارند. بلافاصله مقالهها و مطالب طنز و جدی و همین طور عکسهای زیادی در اعتراض به نژاد منتشر شد. این افراد به ستوه اومده بودند. تا کی باید در تاریکی میموندند؟ چرا هیچ کس نمیخواست وجودشون رو بپذیره؟ حتی رییس جمهور مملکت قادر به دیدن ده درصد از جامعه خودش نبود! یعنی در جامعه امروز ایران نزدیک به هشت میلیون نفر چنین گرایشی دارند ولی زندگی در خفا رو ترجیح میدن.
خوشبختانه در دهههای گذشته فیلمها و سریالهای زیادی ساخته شد که یا محور اصلی داستان همین موضوع بود یا یکی از شخصیتها چنین گرایشی داشت. شاید خودتون هم با بسیاری از این آثار آشنا باشید و تا اندازهای شرایط سخت زندگی این افراد رو بدونید. این افراد سبک زندگی و عقاید عجیب و غریبی ندارند. بر خلاف تصور خیلی از ما به شدت با ملاحظه و آسیبپذیر هستند. مثل همه مردم میخوان زندگی معمولی و شادی برای خودشون بسازند و قرار هم نیست با وجود این گرایش کل جامعه رو به قهقرا بکشونند. علت واضحه. چون در رابطه که اجباری نیست و به زور که نمیشه در تک تک افراد چنین گرایشی رو به وجود آورد.
صحبت در این زمینه زیاده. فقط میخواستم ادای دینی به چند تن از دوستانم کرده باشم که به خاطر همین گرایشهاشون مجبور شدند برای همیشه از ایران برن. بعضی از این افراد حتی از طرف اعضای خانواده خودشون هم مورد آزار قرار گرفتند و اون عشقی که باید میدیدند رو ندیدند. نمیدونم! شاید انتظار زیادی از نسلهای قبل نباید داشته باشیم، ولی دست کم میتونیم امیدوار بمونیم و برای روزهای خوبتر تلاش کنیم و همدیگه رو فارغ از باورها و گرایشها و سبکزندگی دوست بداریم.
+ مطالعه دگرباشان جنسی در پیشگاه فقه رو توصیه میکنم. خواهش میکنم سر فرصت مناسب و بدون عجله، یک بار و با دقت این مقالات رو بخونید و اگر هم انتقادی دارید برخورد علمی و منطقی داشته باشید. ممنون.
رو ,زندگی ,هم ,افراد ,چنین ,وجود ,این افراد ,رو به ,چنین گرایشی ,بسیاری از ,و حتی ,برای خودشون بسازند
درباره این سایت